حکيم سنائی غزنوی (رح)

نويسنده: سید محی الدين هاشمي؛ مترجم: محمد رفيع

ابو الجد مجدود بن آدم مشهور به سنایی غزنوی، عارف و شاعر معروف و نام آور کشور است. وی در سال ۴۶۷ هجری قمری و در برخی روایات بین سالهای ۴۷۰ و ۴۷۵ هجری قمری در غزنی متولد گردید. پدرش آدم نام داشته و به رویت یکی از آثار سنایی به نام “کارنامه های بلخ” از عالمان نامدار و صاحب رسوخ دربار غزنویان به شمار میرفت. به همين دليل سنایی در کودکی تحت مراقبت خاص قرار گرفته در تعلیم و تربيه اش توجه جدی به خرج داده شده است. سنایی در کنار علوم مروجه دینی، منطق و فلسفه، بنا بر علاقه زیاد به ادبیات در رشته ادب دری و عربی مطالعه اساسی کرده و در ابتدای جوانی به حیث شاعر و عالم توانا تبارز کرد .

مرقد حکيم سنائي در شهر غزني

دورهء کودکی  و نوجوانی سنایی غزنوی معاصر دوره سلطنت سلطان ابراهيم غزنوی (۴۵۱۴۹۲ هجری قمری) برد. زمانی که سلطان مسعود سوم (۴۹۲ هجری قمری) بر کرسی سلطنت جلوس کرد ، سنایی که جوان بیست و دو ساله ای بیش نبود به مقام عالی ادبی و شاعری رسیده بود ، او مانند سایر شعرای دربار، در مدح و ستایش قصاید زیادی سروده است. محققین و پژوهشگران شاعری سنایی را به دو بخش عمده تقسیم میکنند: یکی دوره ء جوانی که در این هنگام اشعار او بیانگر محبت مجازی و در مدح و ستایش حکماء و دولتمردان سروده شده است. بخش دوم آن شاعری تصوقی، عرفانی، اخلاقی و اجتماعی است که تغییر بارزی در فکر و نظر شاعر به ملاحظه میرسد این تجدید نظر و تغيير مفکوره در سنایی غزنوی به يک روایت مشهور آمده است که در اینجا خلاصه  آن را طور نمونه خدمت تان  تقدیم میداریم:

ميگویند در آن روزگار در غزنی شخص مجذوب الحالی که به نام «دیوانهء لال» معروف بود، ضمن مباحثه با شخصی از سنایی غيبت مینمود و الفاظ زشت و رکيک در مورد او می گفت، سنایی که از آنجا میگذشت، به سخنان او گوش نهاده بود. میگویند او میشنید که آن شخص به «دیوانه ء لال» میگفت «در مورد سنايی  بد گويی  نکن زیرا  او شخص خوش طبع و شاعر توانایی است.»

دیوانه گفت:

شما اشتباه کرده اید. او يک شخص بیخرد است. چند سخن بیهوده و گزاف را گرد آورده به أن عنوان  شعر ميدهد.  از  روی طمع، ستایش  و تملق يك شخص احمق را میکند؛  غافل از آنکه او از برای این نوع شاعر و هذیان گویی آفریده نشده است. اگر در روز رستاخیز خداوند (ج)  از او بپرسد که: ای سنایی! به من چه أوردی؟  «در  حضور حق تعالی چه عذر پیش خواهد کرد؟»

میگویند زمانیکه حکیم سنایی غزنوی  این سخنان راشنید، چنان بر او تأثير کرد که روابطش با  دربار و حاکمان قطع کرده به تصوف و عرفان روی آورد  و تا پای جان در این راه پیش رفت. ا و در تصوف، عرفان و سلوک  به مدارج عالی نائل گشته، از فيوض معنوی آن بهره مند گردید و به صفت  عارف و فاضل بزرگ و شاعر عرفانی شناخته شد.

سنایی غزنوی در جوانی از غزنی  عازم بلخ شده و از ۴۹۲ هجري قمري الي ۵۰۸  هجري قمري در آنجا  اقامت داشت. اثر معروف منظوم خویش « كارنامهء بلخ»  را نیز در آنجا به زيب قلم در آورده و در آن چشمدیدهای سفر، رخدادها و واقعات زندگی خود، پدرش و دیگران را به زبان طنز در قالب نظم تصویر نموده و بعداً این اثر را به غزنی فرستاد.

سنایی غزنوی پس از چند سال اقامت در بلخ، بنابر یك سلسله اختلافات و دشواریها مجبور به ترك بلخ شده و از آنجا به سرخس که از شهرهای مشهور و آباد خراسان بود، رفت.

سيف الدين محمد منصور قاضی القضات این شهر از او استقبال گرم نموده، حرمت و احترام زیادی به او قائل شده در راه تصوف و عرفان او را بیش از پیش تشویق نمود ، سنایی غزنوی در این هنگام اثر مشهور« سير العباد الى المعاد»را که در بیان مسائل سلوك و عرفان است به نظم دری به رشته تحریر در آورد. سنایی غزنوی پس از اقامت چندی در آنجا، به نیشاپور، مرو و هرات سفر کرد و در بعضی آثار چنین یاد آوری شده که در همین هنگام به سفر حج نیز رفته بود. در جریان این سفرها با دانشمندان، علماء و فضلاء بازدیدهایی انجام داده با  اوضاع و احوال مردم و منطقه آشنایی و آگاهی حاصل کرده، به شهرت و معلومات خود افزود.

سنايی غزنوی پس از این سفرها دوباره به زادگاه خویش غزنی عودت  کرد و متباقی حیاتش در نوشتن، مطالعه، عرفان، سلوک، تصوف و گوشه نشینی سپری کرد.

در اینجا صرف با توضیح مختصر آثار او اکتفاء میکنم:

۱-ديوان اشعار، که تقريباً مشتمل بر چهار د ه هزار بیت است.

۲-حديقة الحقيقة، که به نام «الهی نامه» و «فخری نامه» نیز مشهور است، منظومه ء عرفانی بوده حاوی پنج هزار بیت است.

۳-سيرالعباد الی المعاد: أثر منظوم عرفانیست.

۴- کارنامهء بلخ: اثر منظوم بوده که تقریباً پنج صد بیت دارد و سنایی غزنوی دربارهء به رویدادهای زندگی خود ، پدر و دیگر معاصرین بیان داشته است.

۵- تحريمة القلم: مثنوی مختصر بوده، خطاب به قلم، مسائل عرفانی را بیان کرده است

۶- مکاتب سنایی: مجموعه بی از نامه ها و يادداشتهای سنایی غزنویست که عنوانی معاصرین نوشته و فرستاده شده است.

علاوه بر آثار فوق، بك تعداد آثار دیگر نیز به سنایی غزنوی منسوب است که محققین کم و بیش به دیده شك به آنها میبینند. از جمله طريق الحقيق، عقلنامه و عشقنامه ، سنایی آباد ، غریب نامه، زاد السالكين و بهرام و بهروز.

این عالم، عارف و شاعر مشهور در غزنی وفات کرده و همانجا مدفون است. سال وفات او در بعضی آثار ۵۲۹ هجری قمری و ۵۳۵ هجری قمری و در بعضی ۵۴۵ هجری قمری گفته شده، حالآنکه اکثر محققان به همین سنه اخیر یعنی ۵۴۵ هجری قمری توافق نظر دارند.

در اینجا یک پارچه شعر او را طور نمونه خدمت تان پیش میکنیم:

ای قوم ازین سرای حوادث گذر کنید

خیزید و سوی عالم علوی سفر کنید

یک سر بپای همت ازین دامگاه دیو

چون مرغ بر پریده مقر بر قمر کنید

تا کی ز بهر تربیت جسم تیره‌روی

جان را هبا کنید و خرد را هدر کنید

جانی کمال یافته در پردهٔ شما

وانگه شما حدیث تن مختصر کنید

تا کی مشام و کام و لب و چشم و گوش را

هر روز شاهراه دگر شور و شر کنید

این روحهای پاک درین توده‌های خاک

تا کی چنین چو اهل سقر مستقر کنید

از حال آن سرای جلال از زبان حال

واماندگان حرص و حسد را خبر کنید

ورنه ز آسمان خرد آفتاب‌وار

این خاک را به مرتبه یاقوت و زر کنید

 

بیرون جهان همه درون دل ماست

این هر دو سرایگان يگان منزل ماست

زحمت همه رونهاد آب و گل ماست

پیش از دل و گل چه بود آن محفل ماست

 

منبع: مشاهیر افغانستان- جلد دوم، طبع: ۱۳۷۹ هـ ش.

حکيم سنائيسلطان ابراهیم غزنویغزنيمشاهیر افغانستان
نظريات (0)
نظر اضافه کول