چکیده:
دیگ از سنگ مرمر سیاه ساخته شده است که در سال۱۳۰۶هجری شمسی ویا ۱۹۲۷ میلادی از مقبره سلطان ویس بابا از شهر کهنه قندهار بدست آمده است. این دیگ به خاطر دارا بودن تزئینات گل لوتوس در بخش تحتانی به عنوان ظرف خیرات بودا شناخته شده است که بعداً به روی آن دو کتیبه اسلامی نیز افزوده شده که جناح داخلی آن بیانگر استفاده این ظرف در توزیع شربت زائرین مسلمان می باشد وجناح بیرونی آن در روی ظرف علاوه گردیده است قوانین مکتب دینی قندهار را بیان میدارد که خوشبختانه در جریان جنگ های داخلی به آن صدمه ای نرسیده و فعلا هم به حیث یک اثر با ارزش تاریخی در موزیم ملی به نمایش گذاشته شده است. احتمال دارد این دیگ قبل از اسلام به صورت ساده بود و در دوره اسلامی روی سطح داخلی و خارجی آن به زبان عربی و فارسی در مورد قانون واوقاف مدرسه نوشته شده است. در این مقاله کوشش می شود که تا در مورد دیگ، محل پیدایش، مشخصات دیگ، و مطالبی که بر روی دیگ نوشته شده است و اینکه آیا این دیگ در افغانستان ساخته شده یا اینکه از جای دیگر به قندهار آورده شده است، خدمت خواننده گان عزیز معلوماتی ارائه شود.
واژه گان کلیدی: دیگ سنگ مرمر، دوره بودایی، دوره اسلامی، سلطان ویس بابا، میرویس بابا، شهر کهنه قندهار
مشخصات دیگ:
این دیگ از سنگ مرمر سیاه که در سال 1306 هجری شمسی (1927 میلادی) از مقبره سلطان ویس بابا در شهر کهنه قندهار بدست آمده است. این دیگ بخاطر دارا بودن گل لوتوس در بخش تحتانی به حیث یک اثر بودایی ثبت است و این دیگ به ظرف خیرات بودا شناخته شده است که بعداْ در آن دو کتیبه اسلامی نیز افزوده است. جناح داخلی کتیبه در قرن 15 میلادی حک گردیده، بیانگر استفاده این دیگ در توزیع شربت زائرین مسلمانان می باشد و جناح بیرونی کتیبه در قرن 16 میلادی بر روی ظرف علاوه گردیده است. قوانین مکتب دینی قندهار را بیان می دارد. ارتفاع این دیگ (77.5) سانتی متر و قطر آن (125) سانتی و ضخامت لبه آن (8.5) سانتی متر و اندازه دورا دور لبه دیگ (406 سانتی) یا 4 متر و 6 سانتی متر می باشد. قسمت های از داخل و لبه آن دارای پریدگی و کمبودی می باشد. این دیگ دارای 400 کیلو گرام وزن است و قسمت خارجی این دیگ دارای 24 ضلع می باشد که اندازه هر ضلع آن دارای 7 انچ می باشد.
تاریخ و محل پیدایش دیگ:
نظر اکثرمردم براین است که این دیگ در کندهار پیدا شده است ولی امکان دارد این دیگ توسط اقوام و افرادی در گذشته ها از دیگر مناطق به قندهار آورده شده باشد.
میچورله میسور دانمشمند انگلیسی می گوید: عده ای بر این عقیده است که این دیگ توسط حضرت علی به قندهار آورده شده است اما معلوم نیست که از کجا به قندهار آورده شده است و هم چنان علاوه می نماید که امکان دارد این دیگ از منطقه پشین (یکی از مناطق بلوچستان پاکستان امروز) به قندهار آورده شده باشد. که در اسناد به نام های فوشنگ یا فوشین ذکر شده است. مطابق به نظر میسوریر این دیگ از منطقه پشین از راه اباسین آورده شده است.
این دیگ یکی از یادگارهای مقدس مذهبی گذشته گان می باشد که به مردمان شرق دنیا تعلق دارد و کورت (فو) می گوید که این دیگ مربوط ظرف آب بودا است. آقای فریر علاوه می کند که دیگ مذکور توسط اقوامی که از ترس حمله یوچی ها در قرن چهارم میلادی از گندهارا به قندهار فرار کرده بودند به قندهار آورده شده بود. یوچیها به قصد دستیابی به این دیگ به گندهارا حمله کرده بودند.
آقای فریر بر این نظر است که این دیگ در قرن چهارم میلادی به کندهار انتقال داده شده است اما داشنمند دیگری به نام سانگ یون زائر چینی تاریخ انتقال دیگ را در قرن ششم میلادی بیان کرده است.
زائر چینی مذکور در سال 520 میلادی به حوزه گندهارا رسیده ومطابق به اسناد وی و در آن زمان یفتلیان به گندهارا حمله کرده بودند و یک گروه بزرگی از مردم به خاطر نجات جان شان و حفاظت از دیگ مقدس بودایی به منطقه واراخوزی (ارغنداب) آورده شده و در همین منطقه که در گذشته شهر قدیمی قندهار در آن موقعیت داشت حفظ گردید.
بر اساس گفته های فریر و سانگ یون اقوام مختلف (یوچی و یفتل) برای بدست آوردن دیگ مذکور به گندهارا حمله کرده بودند و به نظر می رسد برای به دست آوردن این اثر جنگ های بزرگ مذهبی رخ داده باشد. همان طور که هیوان تسنگ هم در مورد انتقال این دیگ از گندهارا در یاد داشت های خود تذکر داده است که به هدف دستیابی به آن جنگ های مذهبی زیادی اتفاق افتاده است ولی سرانجام در قندهار برای حفاظت باقی ماند.
موضوعات حک شده بر روی دیگ:
زمانی که میراث های بودایی جا به جا بود و برای مسلمانان آثار بدست آمده دارای اهمیت زیاد به حساب می آمد که این آثار شکل آن تغییر می کرد ولی آسیبی به آن نمی رسید. چرا که بودایان قندهار هنگام که به اسلام گرویدند اعتقادات گذشته شان را هم با خود حفظ کرده و به نمایش گذاشتند. این دیگ در دوره اسلامی در یک مرکز مدرسه بزرگ قرار گرفت. و تاریخی که بر روی دیگ در مدرسه قندهار برنامه اوقاف نوشته شده است، درسال 919 هجری قمری یا اوایل قرن 16 میلادی را نشان می دهد .
متن یا کتیبه نوشته شده روی جدار خارجی دیگ:
علیه الصلوات …من التحیات…. در این ایام خجسته و فرجام توفیق عالی یافت سلطنت و ممکلت …. مرجع الاکبر و الاعالی …. شجاع منطقه اول ….. حضرت باری خواجه ایوب انصاری علیه رحمه بود از آنکه حضرت واقف مذکور … از حضرت من الولایه … این را ساخته و همه برای اولاد وقف نمود تا متولی .. و ناظر باشد. آنحضرت وقف کرده. حضرت واقف مذکور بر بقاع مذکور و بر مدرسه که والد واقف مذکوره بناء نموده محازی مدرسه مذکور وقف لازم گردد… واقع در ولایت قندهار موسوم به سنگ حصار در جایی که حق و ملکیت وی بود به بیع صحیح شرعی خریده بود از اولاد جناب امیر مرحوم امیر نظام الدین علیکه سلطان ملازم مغفورسعید شاهرخ میرزا به مبلغ پنجصد … مثقال نقره مضروبه همگی و تمامی قریه واقع در ولایت مذکور به ده روح آباد … جناب واقف مذکور، بیع صحیح … مثقال نقره در وجه حلال ضرب کرده …. بعضی آن …. همگی و تمامی (جنگلک) منطقه دوم که از همین نهر مذکور، جناب واقف مذکور آب بدانجا برده احیا نموده و همگی و تمامی (ملئکاحه) که جناب واقف مذکور از ورثه امیر جلال الدین فیروزشاه که ملازم آستان حضرت سلطان مغفور مذکور بود به بیع صحیح شرعی خریده و همگی و تمامی این ده قناتی موسوم به (جئک “1”) واقع در میانه میوند و کوشک نخود. همگی و تمامی قنات چهل گزیکه قریب به کوشک نخود واقع است و همگی و تمامی اعتاقات جهار قطعه باغ در کل …. این قریه قطعه ( ……) و قطعه (ده زنگی آباد) و قطعه (ده منجوش) و قطعه (………..) و همگی و تمامی اعتاقات که واقف مذاکور بنا کرده هشتاد و شش دوکان واقع در بازار (روشوری) بدرون پایه بلدیه قندهار بقرب مدرسه مذکور جانب شمالی مدرسه مذکور. پنجاه و یک در جانب شرقی بازار مذکور بیست و هفت در جانب غربی بازار مذکور بر 24 در 19 ستون همگی و تمامی اعتاقات….. واقع در چهار سوق بازار مذکور و همگی و تمامی کاروان سرای واقع در اندرون بلدیه مذکور حدود جمله موقوفات و موقوف علیها در وقفیه منظور است
و جمع آنچه که از موقوفات باید شمرد و از حدود و موافق و حدود و ادوات مرکبه حمام مذکور و کل از قبیل موقوف فیها وقفی صحیح و صادق و جازم بحیثیت که قیراط وجهه او …. منطقه سوم بخشیده شود و بهیچ وجهی از وجوه ملک کسی نشود و جناب واقف مذکور مذخو این وقف را از برای فقرا مسلمانان کرده اند و شروط کردند واقف مذکور که متولی بقاع موقوف علیها و این موقوفات مذکوره خود باشد. علی السبیل الاستقلال تا مادم الحیوة هر نوع تصرفی خواهند کند و شرط کرد جناب واقف مذکور که بعد از وفات وی از اولاد ذکور وی بطناً بعد از بطن هر کدام اعلم و اصلح باشد متولی این موقوفات باشد و اگر دو نفر در علم و صلاح مساوی باشند امن و متولی باشد و اگر از اولاد ذکور وی هیچ بطن نماند بهمین قانون متولی باشند و اگر از اولاد جناب واقف مذکور کسی نماند هر کسی مدرس مدرسه باشد متولی باشد و چون متولی را ولد باشند.
حق الموته عشیر کرد و از غیر اولد بقدر اجرت عملگیرد و شرط کرد جناب واقف مذکور که موقوفات را با اجازت به مسعلئد بدهند و آنچه از این موقوفات حاصل شود اولا بعمل ضروریه و مرمت این موقوفات و موقوف علیها صرف نماید بعد از آن آنچه بماند ازین موقوف علیها باشد از جصیر و فرش و روشنائی و غیر ذالک و آنچه از این بوجوه فاصل آِد از آنچه متولی صرف نماید اذن برای آن که هر پنچ دینار بوزن یک مثقال سکه نقره باشد. منطقه چارم و گندم سفید آبی تیر مائی به کشت جعدیه سنگ بازار قندهار هر خروار چهل من برآید با وظایف آخند دیندار و مدرس عالم که در هفته پنج روز اول بدرس و مذاکرۀ علوم شرعیه و مقدمات آن اشتغال نماید هر مدرس همه ساله نقد دو هزار دینار و خطه چهل خروار، شعیر بیست خروار و در هر مصیدی نقد 480 چارصد و هشتاد دینار و خطه 15 خروار اجوره درس 13 نفر اعلی آن چهار نفر هر نفری نقده (360) سه صد و شست دینار خطه ده (10) خروار و اوسط هر نفری نقد دوصد و چهل (240) دینار و خطه هفت (7) خروار وادنی چهار نفر هر نفری نقد یک صد و هشتاد (180) دینار و خطه پنج خروار و یک امام عاقل صالح که در مدرسه به اقامت صلواة خمسه قیام نماید هر ساله نقد سه صد و شست (360) دینار، گندم ده خروار و یک مؤذن عالم اوقات صلوات نقده یک صد و هشتاد دینار و خطه پنج خروار و یک خادم که به خدمت مدرسه قیام نماید نقده یک صدو هشتاد (180) دینار، گندم پنج خروار این وظایف مدرسه بر والد حضرت واقف مذکور اول یک مدرس و طلبه معبد و یک خادم بدر مدرسه حاضر باشند و بهمان دستور وظیفه داند. وظایف ارباب وظایف مقبره و وظایف ایشان مصدر شود. حفاظ و امام هفت صد و بیست (720) دینار و خطه هشت خروار پنج نفر هر نفری نقد (480) چهار صد و هشتاد دینار خطه چار خروار مؤذن نقدا یک صد و بیست دینار، خطه سه خروار.
منطقه پنجم و شروط کرد حضرت واقف مذکور که یک نفر از طلبه مدرسه خاصتاَ کتابدار مدرسه مذکوره باشد ووظیفه بدستور دیگر طلبه بگیرد و هر کس از طلبه ها بیتوته کند و کس بیتوته نکند مدرس مدرسه بقدر ….آنچه بیتوته نکرده از وظیفه وی کسر کند. وظیفه خادمیث که در سقاوه مدرسه مذکور بآب کشی قیام نماید بدستور خادم مدرسه مذکوره باشد وظایف روایت غلور خانه بدین موجب است. وظیفه یک نفر شیخ صالح و متدین – که غلور خبردار بوده به مستحقان برساند. هر ساله نقده سیصد و شست (360) دینار، غله ده خروار. وظیفه طباخ دو صد و چهل (240) دینار وظیفه یک نفر میر و خادم سه صد (300) دینار روایت غلوری که در شش ماه زمستان خواهد بود، بهار هر روزه گندم یک خروار، گوشت چار (4) من، نمک دو من (2)، حمص دو من، جذر و شلجم ده من و در شش ماه تابستان و….. هر روزه یک خروار نان به مستحقان برساند و همه …..آنچه باید بخرند و در هر سر ماه پنج من دو شاب و یک من روغن، آرد حلوه پزاند و ده من آرد نان پخته به مستحقان رساند.
در بخش ششم: قسمت های این بخش به کلی حذف شده است و بر اساس مفهومی که از تعدادی از کلمات باقی مانده گرفته می شود این است که: در هر عید به فقراء مدرسه وظایف مسجد جامع مذکور….”
در جناح داخلی دیگ یک چهار بیتی یا رباعی نوشته شده است که نویسنده این کتیبه درست کرده که بوسیله این رباعی تاریخ را ذکر کرده است.
تاثیر دیگ بر افکار:
از ابتدا تا امروز در کندهاربه این دیگ از نظر مذهبی دیده می شود یعنی هم درعصر یا دوره بودایی وهم در دوره اسلامی از نظر دینی دارای مقام بوده است. که میلیون ها انسان به آن عقیدت مند بودند. حتی در این اواخر تعدادی زیادی از مردم اطراف این زیارت دیگ برای گرفتن حاجت خود منتظر رسیدن نوبت شان بود تا در داخل زیارت مکانی برای خود پیدا کنند. همانطور که دیگ در آئین بودایی جایگاه مذهبی داشت چرا که تقدس گرای و بزرگ داشت زیاد بود. طوری که محترم فریر می گوید: این دیگه مربوط بودا یک یادگار مقدس در جهان است که تا هنوز هم در نزد مسلمانان در قندهار ویژه گی مقدس و دارای معجزه می باشد. معجزه دیگ این بود که سلطان ویس بابا که یک شخص با کرامات بود و در بین اولیا دارای مرتبه بلند بود. این دیگ همیشه از برنج و گوشت پر بوده است اگرچه این یک افسانه است ولی مردم این موضوع را جدی تلقی می کردند. و این رسم تا اواخر بوده است که این رسم در سال 919 هجری قمری (1498میلادی) بر روی دیگ نوشته شده است. در هر روز جمعه خانم که از طبقه سادات بود و بنام بی بی مستانه نام داشت که بیشتر به نام بی بی مشهور بود این دیگ را پر از شربت می کردند . گفته می شود که برای درست کردن شربت در این دیگ بیشتر از ده من بوره (شکر) قندهاری استفاده می کردند. زائرین از مکان های نزدیک و دور برای زیارت به این مکان می آمدند و این عمل را سه جمعه انجام می دادند و بر این عقیده بودند که این شربت هر نوع بیماری را درمان می کند.
نتیجه گیری:
در نوشته های انگلیسی، این اثر مربوط به بودا و ظرف آب بودا (Pot, bowl) ذکر شده است. اما در زبان پشتو و فارسی به نام دیگ ساخته شده از سنگ مرمر سیاه یاد می شود. در گذشته به نام دیگ حضرت علی هم اشاره شده است اما در اواخر به نام دیگ سلطان ویس بابا یاد می شده است و فعلا به نام دیگ سنگی یاد می شود. امکان دارد که دیگ کوچکتری از این دیگ وجود داشته باشد که خارجی ها (انگلیسی ها) از قندهار با خود برده باشد. نویسنده در آخر مقاله خود می افزاید که این یک اثر تاریخی است که دارای اهمیت زیادی می باشد. گرچه شواهدی زیادی بر اینکه این اثر در کجا ساخته شده است اما می توان گفت که این اثر در حوزه افغانستان ساخته و در ادوار مختلف تاریخی از آن مطابق به شرایط همان زمان استفاده می کرده است.
سلام. به نظر من نویسنده دیگ سنگی هرات در وجه تسمیه پشین که به نام فوشنگ اشاره دارد دچار اشتباه شده است زیرا در تمام منابع تاریخی دوره اول اسلامی پوشنگ ، پوشنج ، فوشنگ و امثال هم به ناحیه ای در هرات کنونی به نام زنده جان اشاره دارد. امیدوارم برای بنده روشنی انداخته شود. تشکر از متن زیبای شما خیلی مفید بود.
معذرت به اشتباه دیگ سنگی هرات نوشته شده
منظور همان دیگ سنگی قندهار است.