غازی میر زمان خان کنړی فرزند حاجی گل روز خان در سال ۱۸۶۹ میلادی در قریهٔ لمټک ولایت کنړ دیده به جهان گشود.
غازی میرزمان فاتح جبههٔ چهارم جنگ استقلال افغانستان بود که قوای نیرومند انگلیس را شکست قاطع داد. میرزمان خان که از طرفداران سرسخت ریفورم ها و پلان های شاه امان الله بود در فرونشاندن فتنهٔ ملای لنگ و شورش منگل و شینوار رول اساسی داشت.
اين ابرمرد تاریخ و مبارز آزادی افغانستان در زمستان سال١٣٠٧ (جنورى ١٩٢٩ ميلادى) حين تلاش هاى تاريخي اش براى تحکيم پادشاهى غازى امان الله خان در یک دسيسه دشمنان سوگند خوردهٔ افغانستان و عمال داخلى شان، در مسجد قریهٔ “شينکوړک” در کنړ، حين اداى نماز خفتن مورد حمله ناجوانمردانه قرار گرفته و به عمر ٥٨ سالگی جاودانه شد.
ناصر اوریا
معلومات بیشتر:
غازی میر زمان خان کنړی فرزند حاجی گل روز خان در سال ۱۸۶۹ میلادی در قریهٔ لمټک ولایت کنړ دیده به جهان گشود.
میرزمان خان که یکی از مخالفین سرسخت و آشتی ناپذیر استعمار انگلیس بود از شروع جوانی با مبارزان و آزادی خواهان افغان و مناطق سرحدی که برعلیه سیطرهٔ انگلیس ها می رزمیدند، روابط نزدیک داشت.
غازی میرزمان خان در سال ۱۹۰۸ میلادی یکی از رهبران قیام مردمی ضد استعمار انگلیس بود. نام غازی میر زمان خان بعد از این قیام که در تاریخ میهن بنام “سره غزا” ثبت شده است در افغانستان و مناطق سرحدی ورد زبان ها شد.
این شهرت اگر از یک طرف باعث کسب دشمنی انگلیس ها شد از طرف دیگر باعث آشنایی وی با شهزاده امان الله خان (عین الدوله) نیز گردید. گذشت زمان و حوادث بعدی این آشنایی میرزمان خان و شهزادهٔ جوان را به دوستی عمیق و پایداری تبدیل کرد که این دوستی تا اخر عمر ادامه پیدا نمود.
گذشتن بار بارِ غازی میرزمان خان از خط تحمیلی دیورند غرض حمله بالای عساکر متجاوز انگلیس باعث شد که وی از طرف حکومت امیر حبیب الله خان مورد تعقیب قرار گرفته و با طرح دسیسه ای راهی زندان سیاسی در کابل شود.
گرچه غازی میرزمان خان بعد از سپری نمودن یک سال در زندان، به ضمانت آزاد شد ولی در این مدت با زندانیان سیاسی مشروطه خواه در کابل نیز آشنایی و معرفت پیدا کرد.
غازی میرزمان خان بعد از مدتی دوباره توقیف و در زندانی سیاسی شیرپور محبوس گردید. وی این بار تا زمان کشته شدن امیر حبیب الله خان در زمستان سال ۱۹۱۹ میلادی، مدت پنج سال را در زندان سپری نمود.
نام غازی میرزمان خان کنړی فاتح جبهه چهارم معرکه آزادی، با استرداد استقلال افغانستان ارتباط ناگسستنی دارد. وی شمار محدود شخصیت هایی است که تا آخرین رمق حیات به شاه امان الله، آرمان های ملی و نهضت تجدد خواهی امانی وفادار باقی ماند و در دفاع کشور نقش مهم و تاریخی داشت.
در سال ۱۹۱۹ میلادی شاه امان الله به سلطنت رسید و استقلال افغانستان را اعلان کرد.
در سومین جنګ افغان-انګلیس یا معرکه استرداد استقلال افغانستان، غازی میر زمان خان قوماندان و سرلشکر قوای قومی کنړها در جبهه چهارم به نام جبهه چترال (جبههٔ اسمار، ارنوی، دوکلام و چترال) بود.
در سال ۱۹۱۹ میلادی قوای نیرومند انگلیس در جبهه چترال به سرکردگی غازی میرزمان خان چنان شکست کاری خورد که شکست جبهه جلال آباد به سرکردگی صالح محمد خان را جبران نمود.
دشمنِ مکار بعد از شکست نظامی از پا نه نشسته و از هیچگونه مکر و طرح دسیسه علیه دولت جوان و روشنگر شاه امان لله دریغ نکرد. دشمن به توطئه و ایجاد شورش ها علیه دولت شاه امان الله دست زد. علیه رهبر جوانی که هدف و تلاشش نجات مردم از قید استعمار و ایجاد یک زندگی مرفه و آبرومند برای آنها بود. غازی میرزمان خان در راه تحقق آرمان ملی و انسانی شاه امان الله از هیچ نوع ایثار و از خود گذری دریغ نکرد.
زمانی که دسائس استعمار باعث ایجاد شورش و هرج و مرج در مناطق مختلف افغانستان شد، غازی میرزمان خان عملاً در راه دفاع آرمان های ملی امان الله خان در پهلوی شاه جوان و تجددطلب ایستاد و حاضر به هرنوع فداکاری و از خودگذری شد.
غازی میرزمان خان شورش ملای لنگ و منگل را در سال ۱۹۲۴ میلادی سرکوب نموده و در خاموش ساختن بغاوت شینوار رول عمده داشته و خدمات ملی و تاریخی انجام داد.
غازى ميرزمانخان عضوی “شوراى دولت” بود.
“شورای دولت” که شوراى قانون گذار و بعد از استرداد استقلال براى مشوره به شاه جوان و تسويد، تعديل و تصويب قوانين جديد بوجود آمده بود، به روز ١١ اسد سال ١٣٠٠ هجری شمسی در برج شمالى ارگ توسط شاه امان الله افتتاح شد. اين شورا بعد از لويه جرگهٔ پغمان در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۰۷ شمسی) با ١٥٠ عضو آن به شورای ملى تعويض شد.
غازي ميرزمان خان در سه جرگه مهم ملی و تاريخى شرکت داشت:
١- لويه جرگهٔ اولِ (۱۹۲۱ میلادی مطابق ۱۳۰۱ هجری شمسی) منعقدهٔ جلال آباد که پس از استرداد استقلال افغانستان.
هدف اساسی اين جرگه اصلاحات اجتماعی بود و نظامنامهٔ اساسی را که در حقیقت اولین قانون اساسی افغانستان به شمار می رود به تصويب رسانيد.
اين نظامنامه حاوی الغای بردگی، استحکام وحدت ملی، اعطاى آزادی های شخصی، تساوی حقوق اتباع، وضع ماليات متناسب با عايدات و مسائل مشابه دیگر بود.
٢- لويه جرگهٔ سوم (۱۹۲۸ میلادی مطابق ۱۳۰۷ شمسی) منعقدهٔ پغمان که غرض تعديل و تجديد نظر بر نظامنامهٔ اساسی دومين لويه جرگهٔ پغمان برگزار شد.
قابل يادآوريست که غازي ميرزمان خان در دوران لويه جرگهٔ دومِ (۱۹۲۴ میلادی مطابق ۱۳۰۳ شمسی) پغمان که ادامهٔ لويه جرگهٔ جلال آباد بود، نسبت مصروفيت شان در سرکوبى شورشیان و باغيان منگل نتوانست شرکت کند. درين جرگه عصمت الله خان کنړى پسر شان به نمایندگی وی شرکت داشت.
٣. جرگهٔ بزرگ تاريخى هډهٔ جلال آباد که بنام جرگهٔ تاريخي اتحاد مشرقی نيز ناميده شده است. اين گردهمآئى بزرگ ملی، در منطقه تاريخى هډه، بعد از استرداد استقلال کشور در ماه حوت سال ١٢٩٨ (مطابق دسمبر سال ١٩١٩) به اهتمام و همکارى بيدريغ غازى ميرزمان خان و شرکت حدود (٥٠٠٠) تن از بزرگان قومى و ريش سفيدان هردو طرف سرحد، علما، سادات، مشايخ و اهالى مناطق لغمان، ننگرهار و کنرها براى تحکيم اتحاد و همبستگى بين قبايل هردو طرف سرحد، دفاع از استقلال، آزادى، تماميت ارضى و آبادى کشور دائر و در آن به انگليس ها اخطار داده شد تا از مداخله در امور داخلى افغانستان و تحريکات مخربانه در سرحدات کشور ابا ورزد، ورنه يکبار ديگر با خشم و مقاومت اقوام و قبايل دلير افغان روبرو خواهد شد.
غازى ميرزمان خان کنړى به پاس خدمات ملی و جانفشانى هايش مؤفق به اخذ مدال ها و مکافات دیگر از طرف دولت امانی شد:
۱- مدال “لوى خان”
۲- مدال “وفا”
۳- مدال “صداقت”
۴- مدال “خدمت”
غازى ميرزمان خان کنړى هشت پسر داشت:
شير محمد خان کنړى
غندمشرعصمت الله خان کنړى
غندمشر گل محمد خان زمانى
حبيب الله خان زمانى
محمد ارسلان زمانى
خير محمد خان زمانى
يارمحمد خان زمانى
محمد هاشم زمانى.
اين ابرمرد آزديخواه و وطندوست، از آنجمله مبارزانی بود که تا آخر عمر به غازى امان الله خان وفادار ماند و از پروگرامهاى تجدد و نهضت امانی پيشتيبانى نمود.
اين مرد مبارز و قوماندان دلير در زمستان سال١٣٠٧ (جنورى ١٩٢٩ ميلادى) حين تلاش هاى تاريخي اش براى تحکيم پادشاهى غازى امان الله خان در یک دسيسه دشمنان سوگند خورده افغانستان و عمال داخلى شان، در مسجد “شينکوړک” کنړها، حين اداى نماز خفتن مورد حمله ناجوانمردانه قرار گرفته و به عمر ٥٨ سالگى جاودانه شد .
روح اش شاد، بهشت مکانش و یاد کارنامه های ملی اش جاودان باد.