نایب سالار ( جنرال ) غوث الدین خان لوگری و کارکرد های او

 پیشگفتار:
در این مختصر از مردی نام میبریم که با وجود ممانعت پادشاه و دستور اکید او ؛ به دفاع از خاک وسرزمین خویش می پردازند، بلی جنرال غوث الدین خان لوگری که با ۵۰۰ نفر مقابل اردوی بزرگی روسیه تزاری قرار گرفت و مردانه جنگیدید .
یکی از مردان بزرگ قوم اورمړ قهرمان و غازی نایب سالار غوث الدین خان لوگری پسر محمد عیسی خان از قوم زقوم خیل اورمړ ولسوالی برکی برک ولایت لوگر می باشد برادران جنرال غوث الدین خان ؛ ملک سعادت خان ( ملک قوم زقوم خیل اورمړ و ملک عزیز خان حاکم پنجده در زمان امیر عبدالرحمن خان بود ، و ملک محمد شریف خان ) .

تاریخ افغانستان مشحون خدماتی غوث الدین خان لوگری در جنگ پنجده باروسها است موصوف برعلاوه قومانده جنگ پنجده ؛ در تعین سرحد بین ایران و افغانستان نماینده افغانستان بود ، حکمران شهر میمنه شد و کارهای عام المنفعه او تا حال پا برجاست بند سرحوض یکی از کار های او است که نام او را در دل هموطنان فاریابی و شهریان میمنه ماندگار ساخت . جاده های شهر میمنه از دست آوردهای دیگری او است که کهن سالان ما هنوز از او به نیکویی یاد میکنند .
او شخص مدبر ولایق خدماتی بزرگی در تاریخ کشور انجام داد؛ اما هرگز در مورد شناخت و کارکرد های او کسی حرف نزده است ..بالاخره او در سال ۱۳۲۴ هـ ق =۱۹۰۶ م وفات نموده و در جــــــــــــوار روضه شآه ولایتمآب در مزار شریف دفن گردیده است .

جنرال غوث الدین خان

جنرال غوث الدین خان و جنگ پنجده :
پَنْجْدِه، روستایی در ساحل شرقی دریای کوشک در نزدیکی محل پیوستن آن به دریا مرغاب در کشور ترکمنستان فعلی موقعیت دارد ، پنجده به پنج آبادی نزدیک و جدا از هم گفته می‌شد که پس از آبادشدن و اتصال مستحدثات آنها به یکدیگر به صورت یک محل درآمده بود بنا به گزارش یاقوت این پنج ده عبارت بوده‌اند از ایغان، بَهوَنه ، خوزان ، دِزَق (دزه) سفلیٰ و مَرَست .
اهمیت تاریخی پنجده بیشتر به قرن ۱۳ هـ ق = ۱۹ م م بازمی‌گردد. با پیشروی روسها در نیمۀ دوم قرن۱۹ م به سوی آسیای مرکزی، انگلیسیها که از نزدیک شدن آنها به هندوستان نگران بودند، به تقویت حکومت مرکزی افغانستان پرداختند. روسها در ۱۳۰۱ هـ ق= ۱۸۸۴م مرو و سرخس را به قلمرو خود افزودند. با تصرف مرو و نزدیکی روسها به هرات، افغانها که هرات را در خطر از دست رفتن می‌دیدند، نسبت به ادعاهای خود دربارۀ اراضی مرو از جمله پنجده ایستادگی کردند و نیروهایی به آن سوی گسیل داشتند؛ در مقابل، روسها نیز مدعی بودند که پنجده در شمار مناطق تحت نفوذ امرای افغانستان نبوده، و امیر افغانستان به تازگی به آنجا نیرو گسیل داشته است. از این‌رو، در ۳۰ مارچ ۱۸۸۵ م به نیروهای افغانی به فرماندهی جنرال غوث‌الدین خان لوگری ، سعدالدین خان و تیمورشاه خان که با حدود هزارتن سرباز و به گفته میرغلامحمد غبار ۵۰۰ نفر در حوالی پنجده موضع گرفته بودند، اولتیماتوم دادند که در ۲۴ ساعت نیروهای خود را از پنجده خارج سازند؛ اما افغانها از این امر سرباز زدند. بنابر نظر یوسف ریاضی در عین الوقایع مشاجرات لفظی و فحش و ناسزا گفتن هر دو طرف آغاز نبرد شد . ریاضی فحش هر دو طرف را به زبانهای روسی و دری و پشتو در اثر خویش قید کرده است .
از سوی دیگر افسران انگلیسی نیز که در محل حاضر بودند. آنها را به مقابلۀ با روسها تشویق می‌کردند و به غوث‌الدین خان اطمینان می‌دادند که روسها حمله نخواهند کرد. لیکن در پایان مهلت، روسها با سه هزار سرباز و تجهیزات مکمل نظامی حمله آوردند و پس از یک درگیری خونین که منجر به کشته شدن بیشتر نیروهای افغانی شد، ( ۳۰۰ کشته و ۸۳ نفر زخمی ) ( ۱ ) بر پنجده و آق تیپه دست یافتند، و در پی آن افسران انگلیسی هراسان از معرکه به هرات گریختند. تا جاییکه لوازم و اسحله خود را به افغانها ندادند تا دفاع نمایند . میگویند لباس و موزه ها اکثریت در اردوگاه باقی ماند و فرار را بر قرار ترجیع دادند .
تصرف پنجده از جانب نیروهای روسیه هیجان بسیاری را در انگلستان و هند باعث شد و برخی آن را مقدمۀ جنگ میان روسیه و انگلستان شمردند. گلادستن نخست‌وزیر وقت انگلستان به وخامت اوضاع اعتراف، و روسها را به جنگ تهدید کرد و از پارلمان درخواست اعتبارات جنگی کرد. اما در نهایت انگلستان به سبب درگیریهای خود با فرانسه و در پی گفتګو هایی که با روسیه به عمل آورد، تسلط آن کشور را بر پنجده به رسمیت شناخت
به خاطر داشت که بخشی ازحاکمیت امیر عبدالرحمن حاصل توافق روس و انگلیس بود . درست به همین دلیل و توافق از قبل برنامه ریزی شده بین انگلیس و روسیه است، که کلنل کوماروف روسی زمانی که به تاريخ ۳۰ ماه مارچ ۱۸۸۵ م با نیروهایش به پنجده افغانستان حمله کرده و جنرال غوث الدين خان قوماندان سرحدی افغانستان را بايک هزار نفر سرباز تحت کشته وزخمی نمود و پنجده را متصرف شدند، اتفاقا یک هیئت بزرگ انگليسی به سرگردگی “سرپيترز لمسدن با ۳۵ نفر صاحب منصب، ۱۳۰۰ نفر محافظ، ۴۰۰ قاطر و ۱۲۰۰ شتر بار” در هرات مستقر بودند و علیرغم معاهده ای که با امیر عبدالرحمن بسته بودند که در مقابل تجاوزات کشور های خارجی از افغانستان حمایت می کنند، هیچگونه عکس العملی در مقابل این تجاوز آشکار روس ها به خاک افغانستان، از خود بروز ندادند . درحالیکه طبق قرارداد؛ گرانوویل-گورچاکوف- ۱۹۷۳ م بین دولتین انگلستان و روسیه خط سرحدی افغانستان در شمال پنجده قرارداشت و دولت افغانستان پل خاتون را حد فاصل میدانست . ناگفته نماند که امیر عبدالرحمن نیز به این نقش تاریخی اش آگاه بود . به همین دلیل زمانیکه انگلیس ها در دوران مذاکرت امیر عبدالرحمن و نمایندگان دولت هند برتانیوی در اواخر مارچ ۱۸۸۵م در راولپندی مسئله اشغال پنجده را توسط روس ها با امیرعبدالرحمن خان در میان گذاشت، امیر عبدالرحمن با کمال خونسردی و وقاحت چنین جواب داد : “… من یک پارچه خاکی را که روسیه بر سر ان نزاع دارد، بدولت روس میگذارم .(۲)
بعد از اینکه انگلیس ها، موافقه امیرعبدالرحمن را در قسمت واگذاری پنجده به روس ها، مشاهده کردند، آنگاه :

“مقامات سياسی روس و انگليس به مذاکره نشسته با بی اعتنايی تمام به حقوق مردم افغانستان فيصله کردند که پنجده درد ست قوای روسی بماند و برای حفظ ظاهر در عوض نيروی دولت مذکور در دهانه دره ذولفقار از موضع خود اندکی عقب برود. در ضمن جنرال لمسدن رئيس هيئت انگليس در کار تعيین سرحد از وظيفه اش استعفا داده و به جای او کلنل ریجوی به اين کار گماشته شد.(۳ )

جنرال تیمور شاه بعد از ختم جنگ اظهار داشت.جنگ پنجده موجب شد تا ما دوست و دشمن را فرق کردیم.کسانیکه ما را به جنگ انداختند(منظور انگلیس‌ها می‌ باشند) و باز تنها گذاشتند دوستان حقیقی ما نیستند در انگلستان نیز این روش‌ دولت گلیدستون به بی‌شرافتی و بی‌عزتی انگلیس حساب شد.(۴)
انگلیس‌ها نه تنها در تحریک روسها برای جنگ علیه افغانها و اشغال پنجده‌ مستقیما” مسئول بودند بلکه این انگلیسها بودند که به بهانه‌ای استحکام شهر هرات‌ و ترس هجوم روس مصلای قشنگ و نفیس و تاریخی هرات را منهدم ساختند.اما مردم هرات از این حرکت وحشیانه براشفتند و اجتماع کرند و لب به نفرین و تلعین‌ و مخالفت گشودند تا والی هرات از علمای مذهبی و روحانیون طرفدار دولت هرات‌ مانند میا محمد عمر ، میرګازرګاه و حاجی عوض کرباسی لزوم انهدام مصلا را گرفتند و به مردم پیش کشیده هیجان ایشان را خاموش کردند. (۵)
اقدام جنرال غوث الدین لوگری، در ابطال خط ( مایکلین) :
اختلافات مرزی میان افغانستان و فارس از سالها لاینحل مانده و مایه نزاع میان دو کشور بود. امیرعبدالرحمن خان که تابع سیاست انگلیس بود مانند خط دیورند تصفیه این قضایا را به دولت انگلیس واگذار کرد.( مایکلین) جنرال قونسل بریتانیا در مشهد بود، صلاحیت داشت خط مرزی میان دو کشود را روشن کند. از ( تهانه دهنه ی ذوالفقار تا تهانه ی موسی آباد) علامه گذاشت. ولی همینکه به علامهء ( سی و نه) رسید هیآت افغانی دید که اگر علامه سی و نه در موسی آباد تعیین شود ( نمک سار و قسمتی از غوریان که از خاک افغانستان است) از دست میرود. ریس هیآت افغانی جنرال غوث الدین خان لوگری بود نمی توانست از فرمان امیر و نقشه ( مایکلین) سر پیچی کند، در برابر علامه (سی و نه) خود را از اسب افگند و پایش شکست و بدین جهت کار تمدید علامه گذاری متوقف و نظر ( مایکلین) خنثی گردید و تا عهد نادر شاه قضیه همچنان محل تنازع باقی ماند.
قابل یاد آوریست که دولت ایران آقای کاظمی را که بعدآ وزیر خارجه شد بحیث جنرال قونسل فوق العاده به هرات فرستاد مشارالیه، بکار های دست میزد که از روابط دو کشور بعید بود، مردم هرات علیه او به تظاهرات پرداختند و نایب سالار او را ظرف بیست و چهار ساعت از هرات خارج نمود.
تا اینکه در سال ۱۳۱۳ هـ ش در جمله مسایل متنازغ فیه بین فارس و افغانستان (چشمه گگ شوری) بود، نزدیک اسلام قلعه، سخن بجای کشید که رضا شاه شخصآ فروغی وزیر خارجه را فرستاد تا موضوع را مطالعه و به شاه گزارش بدهد.
فروغی دانشمند و فیلسوف بزرگ و انسان متواضع به آن دانش و انکسار، کمتر مردی در منطقه یافت می شد. وقتی محل را دید گفت این ( غش لوشی) یک چشمهء شور است، هزار چشمه ی شیرین تصدق چشم برادران افغان ما باد. به این صورت حقانیت ما را تصدیق کرد و خط (مایکلین) باطل گردید ونمک سار و غوریان به مالک حقیقی آن یعنی افغانستان بر گشت. (۶)
کارکرد های جنرال غوث الدین خان لوگری در میمنه :
جنرال غوث الدین لوگری با وجودیکه مخالفت پادشاه از پنجده دفاع نمود اما نسبت جنگ نابرابر ؛ شکست خوردند و پنجده به دست روسها افتاد . جنرال موصوف سالهای باقی عمر را در میمنه به حیث حکمران ماند . او در آنجا ازدواج نمود دو خانم از همان شهر گرفت . جنرال در عمران و ابادی شهر میمنه خدماتی فراموش ناشدنی انجام داد . از جمله :
۱ ـ اعمار جاده ولایت فعلی یا جاده غوث الدین خان از ساخته های او میباشد .
۲ ـ آنچه تا امروز مردم میمنه از او به نیکویی یاد میکنند همان ساختن بند سرحوض میمنه است . مردم میمنه به قلت آب دوچار بودند و اراضی آنها روز به روز لامزروع میگردید بنابران جنرال دست به ابتکار بزرگی زد . در فاصلهء ۳۵ كيلومتري اين جلگه بندي ایجاد نمود كه از رهگذر وسعت كاسه وابگيري جاي خيلي مناسب ميباشد، اين بند در سال ۱۳۱۸ هـ ق = ۱۹۰۰ م توسط جرنيل غوث الدين خان لوگری اورمړ به همکاری مردم و زمينداران ميمنه بنا شده است. دیوار بند تماما از سنگ ساخته شده است در آن هنگام در میمنه سمنت وجود نداشت جنرال دستور ذوب چودن ( چُدن) را داد تا در میان سنگ ها از آن ریخته و استفاده شود . روی این منظور تا امروز با گذشت ۱۱۴ سال هنوز استوار باقی مانده است .
بعدا آب اين بند ار تاريخ تعمير به (۱۶) حصه تقسيم واز موضع بند الي قريه چغاتك كه درقسمت شمالي شهرميمنه واقع است ، حقابه دارند كه حقابهء هرجوي و قريه دربين خودشان از قديم معيين واز روي آن حصه ميبرند، اهالي زميندار پايين اين جلگه حقابه نداشته و از استفاده ان محروم ميباشند. اب موجوده درفصل تابستان نيازمندي مردم را مرفوع نكرده و همواره باعث جنگهاي خونين وعداوت دربين اهالي مناطق مختلف شهر ميمنه در هنگام تقسيم وتوزيع حقابه گرديده وميگردد.
زندگی خصوصی وفامیلی جنرال غوث الدین خان لوگری :
جنرال غوث الدین خان دوبار ازدواج نمود خانم اول وی از قوم اسحق زایی میمنه مشهور به ( ادی ) از اقوام سرشناس و مالدار میمنه بود فرزندان او سناتور محمد عمر خان و دګروال سعدالدین خان و عبدالاحمد خان بود . خانم دوم جنرال موصوف از سید های سرحوض میمنه مشهور به ( بی بی جان )و فرزندان او مشاور عبدالله خان غوثی و نوراحمد خان بود .
جنرال غوث الدین خان ۵ پسر داشت بنام های ملک محمد عمر خان( بعدا سناتور دهه ۴۰ دیموکراسی بود ) ، مشاور عبدالله خان ، نوراحمد خان که بعدا ترک دنیا کرد و جامه زهد و تقوی پوشید و در جوار روضه مزار شریف با مرقد پدر خود مسکن گزین شد ، دگروال سعدالدین خان که با خواهر امان الله خان ( فرخ تاج بیگم دختر زرین بیگم ) را به زنی گرفته بود ، ( داستان این وصلت را بعدا”) خدمت هموطنان اضافه میکنم ، و پسر دیگرش عبدالاحمد خان که در آوان شباب فوت شده است ، اما زمینهای مزروعی و ملکیت پسر فوت شده را که حدود دو هکتار و یا ده جریب زمین میشود به اقارب شان وقف کرده اند
حال حاضر پسران جرنیل ( جنرال) غوث الدین خان وفات نموده اند اما نواسه و کواسه های او بیرون افغانستان بیشتر شان در امریکا و اروپا هستند و نواسه هایش در کابل شفاخانه مجهزی را هم بنام غوثی بنیاد ګذاشته اند این شفاخانه در منزل مسکونی شان واقع سرک اول کارته چهار کابل موقعیت دارد . (*)
زیر نویسها :
۱ ـ غبار ـ میرغلامحمد ٬ افغانستان در مسیر تاریخ ، ج اول ، انتشارات خاور ٬ کابل ، ۱۳۸۶ ، ص ۷۰۵.
۲ – سیف ـ پوهندوی سیف الرحمن ، اثرات ناگوار «بازی بزرگ» (Great Game۴۱) برتعیین سرحدات یا حدود جغرافیـــــایی افغانستان معاصر، کابل ناتهه ، ش ۱۳۸ س ۱۳۸۹ هـ ش.
۳ – فرهنگ ، مير محمد صديق ، افغانستان در پنج قرن اخير، ج دوم ، ص ۴۰۸.
۴ ـ غبار ـ میرغلامحمد ٬ افغانستان در مسیر تاریخ ، ج اول ، ص ۷۰۵.
۵ ـ غبار ، ایضا ، ص ۷۱۳
۶ ـ خلیلی ـ خلیل الله ، تخلیص داستان های خلیلی توسط :خالق بقايی ، قهرمان کوهستان عبدالرحیم خان نایب سالار، آریایی .
(*) لازم میبینم تا از اعضای خانواده و اقاربم دراین جا تشکر کنم . محترم انجنیر محمدرفیق مسعود و نورچشمی ام محمد شریف جان که در سوانح خانواده محترم غوثی و تصاویر قلعه آنها همراهی نموده اظهار سپاس و تشکر نمایم سرفرازی همه تان را ارزومندم ضمنا از تمام دوستان و اقاربم تقاضا دارم تا کاستی ها مطلب را انگشت گذاشته و نکات نظر خویش را برایم بفرستند تشکر ،

امیر عبدالرحمنپنجدهجنرال غوث الدین خانمایکلین
نظريات (0)
نظر اضافه کول