منډيګک
افغان تاريخ

یک گزارش خاص ازغارتگری افغانستان

محمد حلیم تنویر

در موزیم کابل تا سال ۱۳۷۱ در کنار حدود صدهزار اثر ارزشمند تاریخی، کلکسیون موترهایی که طی سالیان طولانی به حکام افغانستان از سوی کشورهای مختلف تحفه داده شده بود نگهداری می‌شد. از جمله موتر گران‌بها و ضد گلوله ZIZ-110 بود که جوزف استالین رهبر وقت شوروی و فاتح جنگ دوم جهانی به ظاهر شاه سپرده بود
0 890

یک گزارش خاص ازغارتگری افغانستان
A specific report on the plunder of Afghanistan
غارت کلکسیون موترهای موزیم کابل توسط گروه (شورای نظار)
The plundering of the collections of Kabul Museum facilities by the (ُShuraai Nazar)
قابل توجه رئیس جمهور و امنیت ملی افغانستان!
گزارش از دو خبرنگار هالندی و یک عکاس آلمانی

در موزیم کابل تا سال ۱۳۷۱ در کنار حدود صدهزار اثر ارزشمند تاریخی، کلکسیون موترهایی که طی سالیان طولانی به پادشاهان افغانستان از سوی کشورهای مختلف تحفه داده شده بود نگهداری می‌شد. از جمله موتر گران‌بها و ضد گلوله ZIZ-110 بود که جوزف استالین رهبر وقت شوروی و فاتح جنگ دوم جهانی به محمد ظاهر شاه سپرده بود. آندریا برونو و سوین کنراد دو تن از عکاسان «آژانس یمی‌ویژن» از این موترها گزارشی تهیه کرده اند که آگاهی از آن دردناک است.
در جریان تجاوز روس‌ها، محل نگهداری این موترها آسیب دید به همین خاطر در سال ۱۹۹۱ «یونسکو» جهت حفظ این آثار تاریخی از آفات طبیعی یک محل جدید ساخت. با هجوم تنظیم‌های جهادی بر کابل هفتاد فیصد از حدود صدهزار اثر موجود در موزیم ملی افغانستان تاراج شدند. اکثر موتر‌های کلکسیون ظاهر شاه دزدی و یا به آهن‌پاره تبدیل شده به پاکستان انتقال یافتند.

در موزیم کابل تا سال ۱۳۷۱ در کنار حدود صدهزار اثر ارزشمند تاریخی، کلکسیون موترهایی که طی سالیان طولانی به حکام افغانستان از سوی کشورهای مختلف تحفه داده شده بود نگهداری می‌شد. از جمله موتر گران‌بها و ضد گلوله ZIZ-110 بود که جوزف استالین رهبر وقت شوروی و فاتح جنگ دوم جهانی به ظاهر شاه سپرده بود.

قومندان عیدی عبدل ترک دریور و از افراد مورد اعتماد مسعود بود که یک موتر نوع Austin-A135 انگلیسی را به مثابه مال غنیمت با خود به پنجشیر انتقال داد که تا خزان سال ۲۰۰۱ در خانه او بود و عکاسان فوق از آن عکس‌هایی برداشته اند. امروز هم از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست. هیچ‌کس نمی‌داند که چه تعداد سایر آثار گرانبهای موزیم هنوز هم در پنجشیر و نزد قومندان‌های شورای نظاری موجود اند.
جنرال سید عبدالقدوس گزارشی را نیز در زمینه انگیزه های سرقت موزیم کابل نوشته است که بیانگر اسکان قوتهاي مجاهدين در دارالامان انگيزهء سرقت موزيم ها .

پس منظر این حوادث رابا اختصار باید بیان کرد. بعد از آنکه برنامه صلح سازمان ملل متحد در يک اقدام کودتائي توسط ائتلاف گوناگون با اشغال مزار شريف درآخر ماه حوت ۱۳۷۰خورشیدی به شکست مواجه گرديد، و بعد از آنکه قوت هاي مليشه ئي مربوط رشيد دوستم از بلخ و جنگجویان ( شوراي نظار ) تحت فرماندهي احمد شاه مسعود، از جبل السراج جهت تکميل کودتا بتاريخ ۲۶ حمل ۱۳۷۱خورشیدی بکابل آورده شدند، چنين وضعي ديگر گروهاي مجاهدين، بويژه حزب اسلامی وحزب وحدت اسلامي” ، اتحاد اسلامي ” ” و حرکت اسلامي محسنی را که بشدت رقيب هم بودند، در اشغال بخش هاي از شهر تحریص و بر انگيخت. با اين حال شهر کابل پارچه، پارچه به قلمروي فرمانروائي گروهاي باهم دشمن جهادي و مليشه ئي مبدل گرديد.

موتر گرانبهای ZIZ-110

تسلط بر مناطق شهر از جمله در دارالامان، تنها به معني حضور پر قدرت، پایگاه و جبهه آرائي در ميان تأسيسات دولتي و خانه هاي مردم نبود، بلکه گروه ها در قلمرو حاکمیت خود، مال و دارائي هاي ملي و حتي شخصي را بعنوان «ثمرهء جهاد» حق حلال و مشروع خود تصور نموده، آشکارا یا پنهاني در بست یا ضمني سرقت و تاراج می نمودند.که بسیاری ازشهریان کابل شاهدش بودند، مبدل گردیدن دارالامان به مواضع جنگی، مجاهدين احمد شاه مسعود، و شيخ آصف محسني و افراد جنرال مومن در ميان آگاهان نظامی بحث های متفاوتی بر انگيخته بود، شماري جابجائي قوت ها را در دارالامان جهت محافظت، موزيم ها، کاخ ها. قرارگاه های مملو از ثروت های نظامی، وراکت های سکاد، اقدامی بجا و الزامي تلقی می نمودند، اما شماري ديگر که در اولين ساعات ورود گروه ها به کابل شاهد چور و چپاول دارائی هاي ملی وشخصی بوسیله گروهای مجاهدین و ملیشه ها بودند.
اسکان و اقامت جنگجویان شورای نظار را در دارالامان یک عمل غیر عقلانی، عظمت طلبی عنوان نموده می گفتند؛ اگرمسئله حفاظت موزیم ها، کاخ ها و تأسیسات مدنظر می بود (۲) بجای مبدل نمودن محدودهء موزیم ها و قصرها به پایگاه و مواضع جنگ، بایستی جنگجويان جهادي به مسافه « ۵ تا ۱۰ » کیلو متري جنوب تر از دارالامان، جابجا گردیده. با حریفان خود به تصفیه حساب بپردازند، می بایستی ساحه دارالامان موزیم ها و قصر ها، چهلستون، منطقهء غیر نظامی اعلان گردیده، حفاظت آن به موسسات بین المللی ( یونسکو) سپرده می شد، ازینرو آگاهان با همين دلائل آیندهء واژگون کننده ئی را برای دارالامان و ارثیه هاي تاريخي آن، پیش بيني مي نمودند.

محلی که در آن موتر‌ها نگه‌داری می‌شد در اثر سگ‌جنگی‌های تنظیمی به مخروبه بدل گشت.

سرقت موزیم ها خنجری بر قلب تاريخ افغانستان :

هرگاه واقعیت هاي جنگ در ساحه دارالامان در کنار هم قرار داده شود اسناد و شواهد انکار ناپذيري مبرهن می کند، فرماندهان شورای نظار و حرکت اسلامی سید حسین انوری که در دوران جنگ ها در دارالامان مستقر بودند، در سرقت آثار و گنجینه های تاریخي موزيم ها ( موزيم ملی و موزيم اردو ) ویرانی کاخ هاي باشکوه دارالامان و چهلستون و غارت ثروت های ملی و دفاعی در آنجا بگونه ئی متناوب و زنجیره ئی، مستقیمأ دست داشتند .
ساحه دارالامان ( موزیم ها و قصر ها ) از ماه ثور سال ۱۳۷۱ تا ماه ثور سال ۱۳۷۲ خورشیدی ) مطابق ( اپریل ۱۹۹۲ تا اپریل ۱۹۹۳ میلادی ) تحت تسلط مجاهدین شورای نظار، جمعیت اسلامی، تحت فرماندهی، احمد شاه مسعود، و حرکت اسلامی که در حبالهء ” جمعیت اسلامی ” در آمده بود، تحت فرماندهی سید حسین انوری و قطعهء مربوط جنرال مومن، افسر شورشی، لوای حیرتان قرار داشت.

قومندان عیدی مبارک با موتری که به غارت برده در پنجشیر

طی مدت متذکره علی الرغم خشن تر گردیدن جناح های متخاصم، جنگ ها میان هر دو محور اصلی ( احمد شاه مسعود و گلب الدین حکمتیار ) با برخورداری از تنوع و پیچیده گی های زیادی که با پیشروی و عقب نشینی های وقفوی به شیوه و تاکتیک های چریکی توام بود، دارالامان تحت فشار چندگانه، آتش های اسلحه ثقیل از یکسو سیل شتابان آتش های حزب اسلامی از جنوب، و ضربات ثقیل حزب وحدت اسلامی از شمال غرب قرار گرفته بود، طی این مدت :

نخست : هیچیک از جناح ها از پوتانسیل نظامی کافی که منجر به اشغال مناطق و قرار گاه های همدیگر بویژه اشغال یا نفوذ بر ساحه دارالامان بوسیله جناح های رقیب ( حزب اسلامی، حزب وحدت ) گردد اتفاق نیفتاده است . اما شاهدان صحنه ها (۳) اظهار می نمایند که عمدتأ در جریان شب ها درساحهء موزیم ملی و اطراف قصر یک نوع اقدامات تیاتر گونه جنگی که حمله و هجوم طرف مقابل در اطراف موزیم را به نمایش در می آورد، به صحنه می آمد، موج آتش های شب تاب، بهر سو شلیک می گردید، اما از آتش یا حملهء پیاده نظام، جناح های مخالف خبر نمی بود، تلاطم فیرها و آتش ها سبب میگردید که همه افراد و اشخاص در آن ساحه، آنهائیکه از برنامه های مهندسی شده بخاطر سرقت آثار موزیم ها در اثنای شب ها اطلاعی نداشتند، به عمق سنگر ها و محلات محفوظ ، تهکاوی ها، پناه برده پنهان گردند.

قومندان عیدی مبارک با موتری که به غارت برده در پنجشیر

سپس : باتوجه به چور و چپاول گسترده دارائی های ملی و شخصی که با ورود مجاهدین شورای نظارو ملیشه های شمال در اوائل ماه ثور سال ۱۳۷۱ بکابل آغاز و تداوم یافته بود، دیگر پنهان نبود که موزیم ها با گنجینه های بی همتا و گرانبهای آن که در میدان جنگ قرار گرفته اند، اماج حملات دزدان جهادی و ملیشه ئی قرار میگیرد، اما هیچگونه اقدامات مسئولانه و عملی از سوی حکومت، ” ربانی” که قدرت مدار اصلی آن، احمد شاه مسعود ووزیر اطلاعات و فرهنگ آن ، شخصی بنام صدیق چکری (۴) بود صورت نگرفته و یا مساعی سازمانهای بین المللی از جمله، یونسکو که منجر به حفاظت آثار موزیم ها، از سرقت و غارت گردد جلب نگردیده است.
همچنان هیچگونه اجرأت مقتضی بخاطر حفاظت و سلامت کاخ های تاریخی دارالامان، چهلستون انجام داده نشده است علی الوصف مبرهن میشود که طی یکسال حضور قوای حکومت برهان الدین ربانی و ائتلاف آن در دارالامان، تحت رهبری فرمانده احمد شاه مسعود، بهترین و گرانبها ترین آثار و گنجینه های تاریخی و فرهنگی موزیم ها درسرقت های مهندسی شده بوسیلهء فرماندهان جنگ (۵) به سرقت برده شده است .
همچنان طی همین مدت آثار و داشته های تاریخی و فرهنگی ( موزیم اردو ) که در ساحه ء شمالی قصر تاج بیک، دارالامان موقعیت داشت، بوسیله مجاهدین حرکت اسلامی، تحت رهبری شیخ آصف محسنی و فرمانده سید حسین انوری که آن ساحه را تحت کنترول داشتند(۶) به یغما برده شده است

مرحله دوم سرقت موزیم ملی :
حزب وحدت اسلامی تحت رهبری عبدالعلی مزاری، کریم خلیلی بعد از آنکه راکتها و گلوله های آتشین اش را برای فتح ؟ دارالامان و درهم کوبیدن مجاهدین مربوط ( مسعود و ربانی)، به پرواز در آورد، وطی جنگ های خونین و مخرب و با به شکست و فرار مواجه نمودن قوای ” مسعود” دارالامان را بتاریخ ۱۴ / ۲/ ۱۳۷۲ خورشیدی در حالی به تصرف درآورد که قصر دارالامان در اثر جنگ های مجاهدین گروهی ( مسعود، حکمتیار، مزاری ) شدیدآ خساره بر داشته بود تحت اشغال مجاهدین حزب اسلامی حکمتیار که از ساحهء جنوب به تهاجم پرداخته بودند در آمده بود ، به تصرف در آورد، از آن به بعد آثار و گنجینه های بجا مانده از دستبرد فرماندهان مسعود و ربانی، از سوی حزب وحدت، تحت رهبری عبدالعلی مزاری و کریم خلیلی، فرماندهان آن (۷) بسرقت برده شد.

مرحله سوم، انهدام و نابودی موزیم ملی :
تاریخ دهه هفتاد خورشیدی در افغانستان بار اول با ورود تنظیم های مجاهدین و آغاز جنگ های کابل، بگونه غم انگیز، و بار دوم بعد از آنکه طالب ها کابل را به تصرف در آوردند، بشکل مسخرهء آن تکرار گردید. طالب ها بعد از بر پائی امارت اسلامی ویژهء خود شان، به موزیم ملی یورش برده، مجسمه های بودائی (خدایان باستان، پیکره های مظهر زیبائی، هیکل های ستبر شماری با طبعیت عریان و بدن نماهای سفت شده) که با بی زبانی تاریخ را بازگو میکردند، بجرم مخالفت با اسلام، باتیر و تبر، توحش و تحجر نابود نمودند . (۸)

They Found It, Hidden For Decades…Lost Treasure of Afghanistan!

They Found It, Hidden For Decades…Lost Treasure of Afghanistan!channel for more videos… https://bit.ly/33Ba4FlWe are looking for historians & student scholars to share Afghanistan history. Contact us to recommend or volunteer:➥www.mundigak.com/en /subscribe our channel for more videos… https://bit.ly/33Ba4Fl📜 Matrix Wisdom✔❶Like✔❷Comment✔❸Share••• ═══ ༻✿༺═══ •••#AfghanistanHistory #mundigak_historical_society

Geplaatst door Mundigak Historical Society op Maandag 17 februari 2020

جنگ های عظمت طلبی و ثروت طلبی در کابل به کشتار وویرانی، شهر، تأسیسات اقتصادی اجتماعی، فرهنگی چور و چپاول محدود نماند، بلکه سر زمین تاریخ و فرهنگ را نیز ویران کرد . موزیم ها در ساحه دارالامان( موزيم ملي و موزيم اردو ) خانه های تاریخی ملت که سیمای مردم و تاریخ در آئینه آن دیده می شد و گوشه های از تاریخ چند هزار ساله را بدوش گرفته شتابان بجلو، می کشاند،ایجاد آن محصول کار نجیبانه و شریفانهء چندین نسل بود، در سرقت های گسترده و سازمان یافته بوسیله گروه های مجاهدین شامل در جنگ های کابل بسرقت برده شده و نابود گردید.

سرقت موزیم ها ویرانی قصر های دارالامان، چهلستون، چپاول ثروت های ملی، دارائی های شخصی فاجعه ایست استثنائی منحصر به شماری از گروهای مجاهدین شرکت داشته در جنگ های کابل، هیچ دزدی، غارتگری، راهزنی را در طول تاریخ نمیتوان بآن مقایسه کرد . جنگ های کابل جنایتی است پر از خیانت، سر شار از موقعیت های بحرانی که سیما و سجایای واقعی، جهادیسم و جنگ سلاریسم که در شبکه تنیده از ریا و دروغ پنهان نگهداشته میشود، به نمایش در می آورد.واقعیت های تاریخی سیاه معاصر افغانستان است
” مآخذ و منابع این تحقیق:
( ۱ ) ـ اثار و داشته های موزیم ملی مشتمل بر دو بخش بود :

الف – اثار قبل از ظهور اسلام، در این کلیکسیون( اثار سنگی متعلق به ماقبل التاریخ تا ( سابقهء چهل هزار سال ) مجسمه های گوناگون سنگی وفلزی بودائی، انواع مسکوکات وزیورات مختلف دوره های تاریخی ( که تعداد مسکوکات آن از چهل تا شصت هزار سکه ) می رسید – عاج های هندی، وسایل و لوازم عتیقه مورد استفاده انسانها و غیره شامل بود .

غارتگری افغانستان

ب – کلکسیون دوره اسلامی، عمدتأ آثار وزیرین را شامل بود، قرآن دست نویس خلیفه سوم، حضرت عثمان، ایاتی از قرآن به خط امام حسین، قرآن به خط کوفی که ( در سال ۱۳۴۴ خورشیدی از شهر غلغله بدست آمده بود )، اثار خطی علما و شعرای معروف « هفت اورنگ جامی، هفت پیکر نظامی، هشت بهشت ولیلی و مجنون امیر خسرو دهلوی – بوستان سعدی به خط میرعماد خطاط معروف دوره تیموری، دیوان میرزا عبدالقادر بیدل که از طرف امیر بخارا به امیر حبیب الله اهدا شده بود، دیوان خطی حضرت حافظ به خط میرمحمد محسن که برای سلطان حسین بایقرا نگاشته شده بود و غیره .

موزیم اردو: در شمال قصر تاج بیک دارالامان در یک عمارت اهدائی عبدالمجید خان زابلی در” ۲۸ اسد سال ۱۳۶۵ خ ( روز استقلال و روز تأسیس اردوی افغانستان) بگونه باشکوهی ایجاد و افتتاح گردیده بود. در این موزیم انواع اثار و اسلحه ناریه و جاریه از دوره های مختلف تاریخ مانند ( نیزه ها، سپرها، شمشیرها، کرچ ها، کلاه و تن پوش های زرهی و چرمی، انواع تفنگ و تفنگچه های چقماقی پلیته ئی، دهن پر و انواع اسناد تاریخی فرهنگی، نظامی، تابلو ها، نقاشی ها، فوتو های تاریخی و نمونه های اسلحه و تخنیک محاربوی دو صد ساله اخیرجمع آوری گردیده بود.

( ۲ ) در جنگ دوم جهانی بعد از حمله هیتلر بر” اتحاد شوروی” شهر لینینگراد پطرز بورک امروزی مورد محاصره و شدید ترین بمباردمان هوائی و زمینی قرار گرفت. درآنجا بر علاوه کاخ های مجللی تزاری یک عمارت ” کلیسا ” که در نوع خود کم نظیر و بسیار زیبا و با احجار قیمتی چون لاجورد و غیره تزئین یافته است وجود دارد. ستالین هدایت میدهد که عمارت کلیسا ولو بهر قیمتی باید از صدمات بمباردمان هوائی و زمینی دشمن در امان بماند. بالاخره عمارت کلیسا، در جریان ۹۰۰ روز محاصره معروف لیننگراد صدمه ندید اما جنگجویان جهادی هم موزیم ها را دزدیدند، و هم عمارت ها و کاخ ها را ویران نمودند.

( ۳ ) – یک رانندهء موتر لوژستیکی که نخواست اسمش افشاء گردد، در آن روزهای جنگ، شب ها در عمارت شمال موزیم ملی ( تعمیر ریاست اداری وزارت دفاع ) سپری میکرد، به نگارنده حکایت کرد .

( ۴ )- محمد صدیق چکری یکی از وزرای اطلاعات و فرهنگ،دورهء حکومت ربانی در زمان جنگ کابل بود، او برعلاوهء که به سوء استفاده از رسانه های دولتی در تبلیغات بسیجی جنگی به نفع گروه خودش ( جمعیت اسلامی ) در جریان جنگ های کابل متهم است – وظیفتأ هیچ اقدامی را که بجلوگیری ازسرقت موزیم ها و تخریب قصرهای دارالامان و چهلستون منجر گردد انجام نداد، چکری به راه اندازی جشن کتاب سوزی در پوهنتون کابل در جریان جنگ ها – اختلاص چند ملیارد افغانی از جمع مبلغ هنگفت که ( ربانی و مسعود ) توسط او به تحریک طالبان، فرستاده بودند و بعد ها که بحیث وزیر حج و اوقاف ( حکومت حامد کرزی ) اشغال داشت به اختلاص پول حجاج افغانی متهم گردیده، دوسیه او در څارنوالی تحت بررسی قرار داده شده و سرمایه های او ( قرار اظهار معاون لوی څارنوالی بتاریخ ۲۶جوزای سال ۱۳۸۹ خورشیدی با تلویزیون طلوع ) در بانک های دوبی و انگلستان منجمد قرار داده شد .

( ۵ )- شماری از معروفترین فرماندهان ( شورای نظار، جمعیت اسلامی ) که سوق و ادارهء جنگ های گروهی را در کابل منجمله در دارالامان که طی آن آثار تاریخی موزیم ملی بسرقت برده شد، بعهده داشتند، عبارت بودند از:

احمد شاه مسعود فرمانده عمومی، ملا قسیم فهیم رئیس استخبارات ومعاون، محمد یونس قانونی معاون، بسم الله محمدی فرمانده قطعه هجومی، گل حیدر فرمانده جنوب، صالح ریگستانی رئیس اوپراسیون، بابه جان …، وقوماندان پناه، امان الله گذر- بابه جلندر – انور دنگر -، ملا عزت، باز محمد احمدی، محمد اسحاق، داکتر عبدالرحمن، عبدالله عبدالله و غیره ( رسول سیاف، شیرعلم، زلمی طوفان ) از متحدین مسعود ربانی در جنگ های دارالامان بودند.

( ۶ )- فرماندهان حرکت اسلامی تحت رهبری شیخ آصف محسنی که با اسکان در ساحه دارالامان ( موزیم اردو ) تحت کنترول آنها قرار داشت و غارت گردید عبارت بودند از : سید حسین انوری

( ۷ )- فرماندهان حزب وحدت اسلامی تحت رهبری عبدالعلی مزاری، دارالامان ( ساحه موزیم) را بتاریخ۱۴/۲ / ۱۳۷۲ متصرف و آثار بجا مانده از سرقت مرحلهء اول از موزیم ملی بسرقت برده شد، عبارت بودند از : ( ابوذر غزنوی قوماندان فرقه ۵۹۷، جان محمد ترکمنی، ابراهیمی بهسودی، سید علی علوی ) که بدست طالبان کشته شدند ، محمداکبری، کریم خلیلی، شفیع دیوانه، علی اکبر قاسمی قوماندان فرقه ۵۹۵ – حاجی امین فرمانده فرقه ۵۹۶ – قوماندان نبی مشهور به گاو، انجنیر لطیف – سدیزدان شناس هاشمی و دیگران.

( ۸ )- شورای ( شش نفره ) طالبان که مسئول فاجعه بار ترین وقایع از جمله نابودی موزیم ملی اند و کابل را اداره میکردند : اعضای آن ( ملا محمد ربانی سر پرست شورا ، ملا محمد غوث وزیر خارجه، ملا امیر جان متقی وزیر اطلاعات، ملا سید غیاث الدین آغا – ملا فاضل محمد و ملا عبدالرزاق ) بود .

( ۹ )- گزارش جیمزاستیل ( تاراج دامنه دار و دزدان دلیر ) ترجمه داکتر صبور الله سیاسنگ ( سایت انترنیتی کابل ناتهـ – به سر دبیری آقای” اشیرداس” )

( ۱۰ )- مجله آئینه افغانستان شماره مسلسل ۱۰۲ صفحه ۱۴۹

( ۱۱ ) مقالات محقق و نویسنده کاندید اکادميسين محمد اعظم سیستانی ( سرنوشت آن هفت هزار نسخهء خطی موزیم کابل و ارشیف ملی چه شد ) و ( گنجینه های فرهنگی چور و چپاول موزیم ملی توسط اتحاد شمال تا فروش اثار ) سایت انترنیتی افغان جرمن اول / می / ۲۰۰۶ میلادی

(۱۲) در جریان پژوهش و تحقیق بر مسئله ای سرقت موزیم ها به هویت آن دکتور طب که از سوی جناب محمد اعظم سیستانی محقق و نویسنده نام آور تلویحأ معرفی گردیده بود آشنا گردیدم . این طبیب حازق، شاعر ونویسندهء فیاض جناب صبور الله سیاسنگ است . در صحبت تیلفونی مسئله ای را که اجبارأ به صحنهء فروش آثار تاریخی موزیم ها بحیث ترجمان برده می شدند تأئید فرموده مژده دادند که اسناد معتبر و فراوانی بدست دارند که آنها را طی اثری ویژه ای بنام (دوسیه موزیم ) در آینده ها ارائه خواهند داد .

( ۱۳)- فارایسترن ایکونومیک ریویو، ۲۳سپتمبر ۱۹۹۵ میلادی

( ۱۴ )- خانم ناسی دو پری مقالهء ( اختصاصی بمناسبت پنجمین سالگرد فاجعه فراموش نا شدنی پیکره های بودا در بامیان شماره ۱۸ و ۱۹ مجله آسمائی، )،همچنان ، ناسی دوپری در جای دیگر گفته است ( در آغاز دههء نود حضور و نفوذ قدرت مرکزی از میان رفت، چپاولگران اثر های باستانی فرصت طلائی را برای غارت و چپاول بدست آوردند . تنها در ” میرزکه ” بمقدار چهارونیم تن سکه به اضافه دو صد سامان آرایش طلا و نقره متعلق به دورهء پیش از تاریخ که در سال ۱۹۴۷ میلادی بصورت تصادفی گشف و نگهداری شده بودند غارت گردید. ( مقاله صدیق رهپو طرزی – تمدن سند و هلمند آغاز گر تمدن ما، سایت انترنیتی آریایی مارچ ۲۰۱۰ میلادی .

( ۱۵ )- آرشیف ملی در سال ۱۳۶۲ خورشیدی بنام نگارستان ملی مسمی گردید تا سال ۱۳۷۰ دارای ۸۳۰ اثر بود، ( ۲۰۰) اثر آن در جریان جنگ ها بغارت برده شد ( ۲۱۰) اثرآن بوسیله طالب ها ازبین برده شدند ( سایت کابل زمین – آژانس خبری پژواک در مصاحبه با آقای سید عبدالقادر رئیس نگارستان ملی )

( ۱۶ )- مقاله بصیر احمد حسین زاده ( موزیم ملی و نود سال پر فرار و نشیب ) مورخ ۶جوزای سال ۱۳۸۷ خ – سایت های ادیب و روشنایی، به سر دبیری سراج الدین ادیب .

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

error: Protected contents!