ټول حقوق د منډيګک بنسټ سره محفوظ دي
چهل زینۀ قندهار یکی از تخت ها و رواق های یادگاری سنگی ظهیرالدین محمد بابر میباشد که موصوف امر کندن و احداث آنرا در سال ۹۲۸ هجری قمری مطابق ۱۵۲۲ م. بعد از فتح دوم قندهار داده است.
این رواق با تخت پیش روی آن بر بلندای کوهی که بنام کوۀ قیتول یاد می گردد و در شهر کهنۀ قندهار موقعیت دارد کنده شده است.
بابر مرد عشرت منش و مجلس ارای بود که خوش داشت تا بر بلندی های کوه ها که منظر و ساحۀ دید زیبا و شمال تند گوارا داشته باشد تخت های یادگاری و شراب نوشی بنا کند و نام اش را در کتیبه های خوش خط تاریخی در صخره های جسیم کوه ها درج نماید که یکی دیگر از این تخت های سنگی وی در کابل در ارتفاعات بلند کوۀ شیردروازه در حصۀ قلعۀ هزاره های چنداول قرار داشت که با کتیبه و حوضچۀ شراب نوشی آن تا هم اکنون قسماً بحالت زار در داخل محوطۀ شفاخانۀ بن سینا بقسم سرچپه افتاده و محفوظ مانده است.
چهل زینه رواقی است رخ به سمت شمال که از سه قسمت ساخته شده است: قسمت داخلی، خود رواق سرپوشیده است که مستطیل شکل به طول سه متر، عرض و ارتفاع دو متر میباشد. تا جابیکه بیاد دارم داخل رواق، بشکل یک اطاق ساده با سقف همواری است که با استثنای چند کتیبه با متن واقعه نگاری به زبان فارسی، کدام تزیین هندسی و نباتی که معمولاً در آبدات دورۀ اسلامی دیده می شود در آن کار نشده است. دوم دیگر، قسمت بیرون از رواق است که بصورت تخت و یا صفحۀ سر گشاده به طول پنج متر و عرض چهار متر در پیشروی رواق کنده شده است. سه دیگر، زینه یی میباشد که با چهل و چهار پته اش، تخت را به قسمت پایینی دامنۀ کوه وصل می سازد.
تخت سرگشادۀ مذکور طوریکه در عکس مشاهده کرده می توانید از حصۀ وسطی سمت شمال خود با اراضی دامنۀ کوه در یک نشیب تند کم میلی بوسیلۀ این چهل و چهار پته زینه که ارتفاع هر پته زینه نیم متر و طول آن یک متر میباشد ارتباط پیدا می کند. در دوطرف پته زینه ها از بالا تا پایین، کتارۀ فلزی که یقیناً اصلی و مربوط به زمان ساختمان چهل زینه میباشد گرفته شده است. چه بعلت شمال تندی که در ارتفاعات بلند زینه می وزد، بالا شدن و پایین شدن در زینۀ مذکور بدون محکم گرفتن از کتاره خطر ناک و حتی نا ممکن به نظر می رسد. نگارنده که در دوران نو جوانی به این رواق بالا رفته ام در قسمت های فوقانی زینه با وجود محکم گرفتن از کتاره ها بعلت وزش باد تند این ساحه، احساس ترس و خطر نموده ام.
بگفتۀ دانشمند پوهاند میر حسین شاه، از جملۀ چهل و چهار پته زینۀ مذکور چهار پته زینۀ پایینی آن بعداً ساخته شده است که به این حساب اصل پته زینه ها چهل عدد بوده و غالباً به همین مناسبت هم بنام چهل زینه مسمی شده و شهرت یافته است.
نام اصلی چهل زینۀ قندهار(رواق جهان نما ) میباشد که در کتیبه های داخل رواق به این نام درج گردیده است.
در دو گوشۀ بیرونی رواق مذکور در روی صفحه، متصل به دیوار شرقی و غربی، دو مجسمۀ حیوان، شیرنما، از بدنۀ خود کوه تراش گردیده است. پوهاند میر حسین شاه در رسالۀ ( بابر و رواق جهان نما) شان می نویسند که: « . . . این جانور ها اصلاً به شیر نمی مانند و شکل آن چیزی است مشابه به شیر – شاید این کار بنابر یکی از این دو علت باشد: اول اینکه صنعت در شرق همیشه آیدالی بوده و در غرب ریالستیک و این بزرگ ترین ممیزۀ صنعت در شرق و در غرب شمرده می شود. دیگر اینکه در اسلام مجسمه سازی را حرام می دانستند و نمی خواستند شکل حیوان را بصورت حقیقی آن بسازند.». پوهاند میر حسین شاه؛ بابر و رواق جهان نما، مطبعۀ هند، سال؟ صفحۀ ۲ .
به نظر نگارنده دومجسمۀ شیرنما در دوکنار بیرونی رواق مذکور سمبولی از عظمت، شکوه و ابهتی رواق است که بیننده با دیدن آن دو مجسمه، ابهت رواق و اهمیت حادثه یی را که این رواق به آن مناسبت کنده شده است در نظر داشته باشد و با کمال احترام و ادب به رواق نگاه کند و آنرا بجا آورد.
بابر در کتاب خاطرات اش ( بابرنامه) بصورت ضمنی در یکجای از اینکه چهل زینۀ قندهار را خود اش بنا کرده است اشاره یی دارد بدین شرح: « . . . شاه بیگ و محمد قاسم در بینی گاۀ کوۀ قندهار- جائیکه من عمارتی ساخته ام در پیش آن عامیانه زده نشسته بودند. . . .». بابر نامه؛ ترجمۀ عبدالرحیم خان خانان، طبع بمبی، سال ۱۳۰۸ ق. صفحۀ ۱۳۲.
شرح اعمار و احداث چهل زینه در کتیبۀ دیوار داخل رواق آن کنده شده است که قرار ذیل خوانده می شود:
« در تاریخ ۱۳ شهر شوال سال ۹۲۸ عالیحضرت گردون محابت مملکت پناه معدلت شعار مکرمت آثار . . . بزرگ کامگار اعتماد سلاطین گردون اقتدار ملاذ قیاصره هستی دار شهسوار مضمارعدل و احسان اکاسرۀ زمین و زمان المنظور با نظام ابوغازی ظهیرالدین محمد بابر پادشاۀ خلد اللهُ ملکهُ و سلطنته، فتح قندهار نمود و در همین سال امر عالی بنای این رواق جهان نما که سر رفعتش به محاذرت الوان رسیده شرف نفاذ یافت.».
این کتیبه در قسمت بالایی داخل رواق در دو سطر به خط زیبای نستعلیق از ابتدای سمت غربی شروع و از دیوار جنوبی گذشته به آخر دیوار شرقی منتهی می شود.
بابر بعد از فتح کامل قندهار به زودی بکابل برگشت که بعد از رفتن وی پسران اش هر یک میرزا کامران، میرزا عسکری و میرزا هندال بوقفه ها به نیابت پدر بر قندهار حکومت کردند. در این مورد کتیبه های در خود رواق وجود دارد و معلوم می شود که سرپرستی کار اعمار این رواق را شهزادگان مذکور به وقفه های معینی بعهده داشته اند.
بعد از مرگ بابر که همایون در هند بسلطنت رسید ( ۹۳۷ ق. مطابق ۱۵۳۰ م.) قندهار میدان رقابت صفوی ها و کورگانیان شد و دست بدست میان آنها می گشت. وقایع دوران همایون از همین سبب در چهل زینه ثبت نیست. چنانچه در این مورد، کتیبۀ در دیوار غربی رواق مذکور وجود دارد به شرح ذیل:
« و در حینیکه رایات کشور ستانی جنت آشیانی محمد همایون نادرشاۀ غازی طیب الله ثراء رجعل الجنته محوا بمیامن توقعات ربانی و تائیدات سبحانی تسخیر دهلی نمود دیار قندهار از تصرف این دودمان بیرون رفت.».
بعد از همایون پسر اش جلال الدین محمد اکبر در سال ۱۵۵۶ م. در آگره به سلطنت رسید که تا سال ۱۶۰۵ م بر اریکۀ شهنشاهی هند باقی ماند. در سال ۱۵۹۳ م. شاه بیگ خان کابلی از طرف وی به قندهار حمله آورد و شهر را بدون مقاومت تسلیم شد. این واقعه نیز قرار ذیل در چهل زینه درج گردیده است:
« چون اقبال دولت شهنشاهی اکثر اقالیم ربع مسکون را که طول آن از حدود سراندیب و ادبه و بندر کوراکات و کور و بنگاله تسته و بندر لاهوری و هرمز که مسافۀ آن قریب به دوساله راه می شود و عرض آن از کابل و کشمیر تا سرحد دکن و برار که قریب یک و نیم ساله راه می باشد مسخر گردانید و در سنه هزار و دو مملکت قندهار در حیطۀ تصرف غلامان درگاۀ خالق پناه در آمد
امر نگارش این کتیبه که بصورت عمودی در دیوار سمت غربی داخل رواق کنده شده است بوسیلۀ محمد معصوم بن سید صفا آباد که در سال ۱۰۰۷ هجری قمری ( ۱۵۹۸ میلادی) بحیث کمکی نظامی از طرف جلال الدین محمد اکبر نزد شاه بیگ خان کابلی به قندهار فرستاده شده بود داده شده است که یک کتیبۀ دیگر در داخل رواق چهل زینه نیز از آن ذکر می نماید بدین شرح:
« پوشیده نماند که در زمان علیحضرت خاقانی حکومت قندهار را به نواب نامدار شاه بیگ خان کابلی مفوض فرموده بودند. بندۀ درگاۀ محمد معصوم بن سید صفا آباد و بن سید شیر قلندر بن سید حسن زنجیرپا بن بابا حسن ابدال جداً و النامی تخلصاً و المکبری مسکنا در سلک امرای نامدار بکمک قندهار آمد روزی به این سرمنزل عالی رسید – چون از ممالک محروسه غیر قندهار مرقوم ندید – بنابرآن پارۀ از شهر ها را در این رواق ثبت نمود و بدعای حضرت اختصار کرد.».
در مورد اتمام کار ساختمان چهل زینه نیز کتیبۀ در داخل رواق آن درج است بدین شرح:
« فرزندش کامران که پس از فتح قندهار والی آنجا شده بود به عمران آن کمر بست و اتمام او را به اهتمام فرزند همایونی اش محمد کامران بهادر که شرفات کاخ عدالتش از این نه طاق درگذشته فرمود و بر حسب اشارات علیۀ خجسته و طالع فرخنده اساس آنرا طرح انداخت و عملۀ قبته کاران چابک دست که هر یک سرآمد کشوری و یگانۀ مملکتی بودند مهارت در احداث آن به ظهور رسانیدند و از میامن التفات شهزادۀ فیروز بخت که ضمیر منیرش شرح انوار الهیت در نه صد و سی این عمارت سپهر فرسا به اتمام رسید. . . .».
با این ترتیب معلوم می شود که کار اعمار چهل زینه که در سال۹۲۸ هجری قمری مطابق ۱۵۲۲ میلادی بوسیلۀ ظهیرالدین محمد بابر شروع شده بود در سال ۹۳۰ هجری قمری مطابق ۱۵۲۴ میلادی بعد از دو سال کار متواتر حینیکه کامران میرزا پسر بابر والی قندهار بود به اتمام رسیده است. پایان
جهت مزید معلومات رجوع شود به: آبدات عصر کورگانیان هند در افغانستان؛ محقق محمد اکبر امینی، رسالۀ تایپی ترفیع علمی، موجود در کتابخانه های انستیتوت باستانشناسی افغانستان و اکادمی علوم افغانستان، سال ۱۳۶۶ش. کابل.
درسمت غرب شهرقندهارو برفرازکوه «سر پوزه»،رواق یا تخت سنگی تراشیده شده که در بین مردم به «چهل زینه» معروف است. چهل زینه ازینکه درمنطقه بسیار زیبا ،سرسبز و برافراشته شده درکوه بلند و بر رودخانه «ارغنداب» وباغها و مزارع کشاورزی موقعیت دارد،جایی دیدنی و خاطرانگیزویکی ازجاذبههای تاریخی وفرهنگی سرزمین زیبایی ماست.
این بنای تاریخی با نوشتههایی به زبان پارسی وخط نستعلیق سبب شده که مردم افغانستان بیشتر به این اثر باستانی ارتباط برقرار کنند.
درکتیبههای آن درمورد احترام به حقوق انسانها، موجودات زنده، احترام به بزرگترها، شکارنکردن حیوانات و صید نکردن ماهی و امثال آن نوشته شده است.این بنای تاریخی که «فاروق انصاری» محقق و پژوهشگراز آن با نام «پیش طاق» نیز یاد کرده است،به دستور ظهیرالدین محمد بابر، بنیانگذار سلسله حاکمان «بابری» هند احداث گردیده و کار ساخت آن در سال ۹۵۳ قمری پایان یافته است. درمورد مدت زمان ساخت این بنای باشکوه، نظرات متفاوتی وجوددارد شماری به این باور استند که کار ساخت این رواق یا طاق، ۲۳ سال به درازا کشید.اما شمار دیگری می گویند که ساخت آن حدود ۹ تا ۱۳ سال زمان برده است. اما نظر مورد توافق این است که درسال ۹۵۳ قمری ساخت «چهل زینه» به پایان رسیده است.
بخش دیگراین اثرتاریخی،بیرون از رواق است که به صورت تخت و یا صفحهیی سرگشاده به درازی ۵ متر و پهنای ۴متر در پیش روی رواق، کنده شده است.بخش سوم نیزبه صورت زینه(نردبان) میباشد که با ۴۴ پله،تخت سرگشاده را به قسمت پایین دامنۀ کوه وصل میکند. ازجملۀ چهل و چهارپته زینۀ مذکورچهار پته زینۀ پایینی آن بعدن ساخته شده است که به این حساب اصل پته زینه ها چهل عدد بوده و اغلب به همین نسبت هم بنام چهل زینه مسما شده و شهرت یافته است.
بلندی هر پته زینه نیم متر ودرازی آن یک مترمی باشد.در دوطرف پته زینه ها ازبالا تا پایین، کتارۀ فلزی که بدون شک اصلی و مربوط به زمان ساختمان چهل زینه می باشد گرفته شده است. به علت شمال شدیدی که در اوج بلندی زینه می وزد، بالا شدن و پایین شدن درزینۀ مذکور بدون محکم گرفتن ازکتاره هولناک وپرخطر و حتا نا ممکن به نظر می رسد.با قدم گذاشتن روی این پلهها گویی بر روی تاریخ قدم میگذاریم. هر زینه یا پله راوی یک داستان از گذشتههای این سرزمین است و انگار با پا ماندن روی این زینهها و شنیدن هر داستان، یک قدم به قعر تاریخ نزدیک میشویم و با پیمودن پله پله ،به سمت آسمان، دل تاریخ را می شکافیم.
آنگونه که در کتاب «تعمیرات عصر بابر و اثر آن برهند» ذکر شده است، درسنگ نوشتهیی چهل زینه نوشتههایی به خط نستعلیق و به زبان پارسی دیده میشود که از جمله در دو سطر دیوار غربی آن چنین آمده است: «محمد بابرشاه، قندهار را به تاریخ ۱۳ شوال سال ۹۲۸ فتح نمود.» درهمین سال به دستور او، بنای این رواق سنگی گذاشته شد و انجام آن را به «کامران میرزا» سپرد . ولی وی در قندهار نماند و حکمرانی را به برادرش «محمد عسکری سپرد و در زمان حکومت او،به پایان رسید.»او استادانِ ماهر و مهندسانِ صاحب هنر را به احداث آن گماشت.
درکتاب «تاریخ سند»، متن کتیبهی آمده است که توسط سیدمعصوم بکری»، که ازسرداران وماموران عالی رتبه بابری بوده بردیوارهای چهل زینه کتابت شده است:
« درمدت 13 سال 80 نفر سنگ تراش هر روز در آنجا کار کرده…»
چنانکه ازنوشتههای سید معصوم نیزمشخص و معلوم میشود،کارساخت چهل زینه حدود 13سال به درازا کشید وهنرمندان بسیاری برای تکمیل این بنا زحمت کشیدند.
نام اصلی چهل زینۀ قندهار(رواق جهان نما ) می باشد که در کتیبه های داخل رواق به این نام درج گردیده است.
دردوگوشۀ بیرونی رواق مذکور در روی صفحه،متصل به دیوار شرقی وغربی،دو تندیس شیرنما ازبدنۀ خود کوه تراش گردیده است. تندیس هایی شیرنما در دوکنار بیرونی رواق مذکور سمبولی ازعظمت، شکوه و ابهتی رواق است که بیننده با دیدن آن دو تندیس، ابهت رواق و اهمیت حادثه یی را که این رواق به آن مناسبت کنده شده است در نظر داشته باشد وبا کمال احترام وادب به رواق نگاه کند و آنرا بجا آورد.
بر اثر جنگهای چندین ساله برخی از قسمتهای داخلی و خارجی چهل زینه تخریب شده ،اگر به این مکان تاریخی توجه نشود بر اثر تردد بازدید کنندگان و روشن کردن آتش در معرض خطر جدی قرار دارد.رواق یا تخت سنگی چهل زینه، بنایی زیبا و دیدنی است که همچون سایرآثار باستانی افغانستان رو به تخریب است. تعدادی از پلهها و طاق، تا حدودی از بین رفتهاند، ولی این بنا هنوز استوار و دیدنی است.